جاویدنیا از معاونت فضای مجازی دادستانی کل می رود؟
«جواد جاویدنیا»، سرپرست معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور در یادداشتی نوشت:
باسم رب الشهداء و الصدیقین
و خواهیم گفت که چه کردیم و چه کردند…
چه فریادها زدیم که شنیده نشد و متهم شدیم به انقلابی بی تدبیر بودن …
و به چه کسانی بدون وابستگی به جایگاه و سمتمان تاختیم و با تیغ قداست و مخفی شدن زیر پوسته نفاق و وصل کردن خود به امام و رهبرمان و ادعای ولایتمداری، پیگیری منویات رهبر عزیزمان را بر نتابیدند و ما را گردن زدند…
بکشید ما را ملت بیدارتر خواهند شد…
به زودی بار سنگین این مسئولیت با زحمات شبانه روزی جبهه ای که هر گونه ساماندهی فضای مجازی به ضررشان است از دوش بنده برداشته خواهد شد…
برای دوست گرامیم که در این سمت مشغول خواهند شد آرزو دارم موتور حرکت انقلابی در فضای مجازی که گرم شده به حرکت بیفتد تا انشاءالله به سرنوشت بنده دچار نشوند…
ای کاش کسانی که از مسئولیت داشتن فقط فریاد زدن بی عمل را آموخته اند و عمل نکردن به منویات مقام معظم رهبری را به جای ارتباط دادن به بی عرضگی خود به این و آن نسبت می دهند و ما نمی توانیم را بر سر ما می کوبند، لحظه ای غیرت کنند و فقط ساعاتی لایوهای متعفن اینستاگرام را ببینند و به غیرت انقلابی خود افتخار کنند که با شیوه عملکرد چندین ساله خود چه بر سر نسل جوان کشور آورده اند؟
ای کاش همچون حاج قاسم سلیمانی با تمام توان به میدان می آمدند… نه اینکه با اشاره یک عده افرادی که خود را به مقام معظم رهبری وصل کرده اند اما بر خلاف تمام فرمایشات ایشان عمل می کنند و دستور می دهند و مانع اجرای فرامین ایشان می شوند و بر خلاف معظم له با کوچکترین انتقادی دستور می دهند شخص از سمتش عزل شود و پر ادعاترین مسئولان ولایتمدار هم تا جایی ولایتمداری می کنند که این حضرات تشخیص بدهند و خط قرمزشان اوامر رهبری نیست بلکه اوامر این «خود رهبر پنداران» است
اف بر شما و بر ولایتمداری که نتیجه اش ولایت غیر ولی باشد
لعنت شهدا و حاج قاسم و آه مادران شهدا و جانبازان بر مسئولی که امر صریح آقا را مستقیم از زبان مبارک بشنود و یا دستخط صریح ایشان را ببیند و برای اجرایش گریبان ندرد و حاضر نباشد هزینه ولی شود
من جواد جاویدنیا به عنوان سرباز کوچک ولایت اعلام می دارم حاضر نیستم در مسئولیتی باشم که نتوانم امر رهبرم را اجرا کنم
ای تیغهای تهمت و افترا ای تیغهای نامردمی آبروی من همچون جانم فدای انقلاب و نظام و فدای رهبرم…
مرا فرا گیرید که دیگر طاقت ماندن و دیدن این بی غیرتیها را ندارم
خیلیها گفتند و توصیه کردند الان وقت آمدن بیرون از سنگر و فدایی شدن نیست… باید سنگر را نگهداری…
اما وقتی می بینم سنگرها یکی پس از دیگری سقوط می کند و همه در حال حفظ سنگر جایگاه خود هستند دیگر وقت سکوت نیست…
برخی هم گفتند حالا که می خواهند تو را بردارند این هوای نفس است که می خواهی رسوا کنی نفاق و خیانت را و این برای رضای خدا نیست…
به خداوند و به روح پدر جانبازم قسم یاد می کنم سمت جدیدی که پیشنهاد شده برای من سمت کمی نیست که هوای نفس برای حفظ آن نتواند بر من غلبه کند…
پس یا باید ماند و کاری کارستان کرد و خرمشهر فضای مجازی را با وجود بنی صدر صفتان آزاد کرد یا باید رفت و گوشه ای نشست تا دشمن بیش از این بر جان و مال و ناموس و امنیت کشور تجاوز کند و ذلیلانه منتظر حملات بعدی دشمنان بود…
مختار را کذاب و بددین خواندند منتظرم ببینم جاویدنیا را چه خواهند خواند که اگر حرف حق را مخلصانه گفتم اسباب حرکتی عاشورایی و زینبی و سلیمانی در فضای مجازی خواهم شد و الا همچون بسیاری از مدعیان دروغین ولایت نه اسباب حرکتی خواهم شد و نه نامی از من خواهد ماند…
از همه ملت ایران و به ویژه خانواده معظم شهدا و رهبر عزیزم بابت قصور خود حلالیت می طلبم
فقط از خدا می خواهم که این حرکتم خدای ناکرده اسباب ناراحتی رهبرم را فراهم نکند و اسباب زین باشد نه شین
امروز میخواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است تزویر با لباس تقوا و دیانت به میدان می آید تزویر سکه ای دو روست که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است عوام خدایش را میبینند و اهل معرفت ابلیسش و چه خون دل ها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین یا ایها الذین آمنوا، آمنوا … تزویر به شما امان میدهد تا مقاومتتان را بشکند پس از غلبه شک نکنید گردنتان را خواهد شکست وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ